تفسیر موضوعی شهید صدر پشتیبان نظری انقلاب اسلامی است
تاریخ انتشار: ۷ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۴۵۶۲۸
حجتالاسلام سید امید مؤذنی، معاون پژوهشی پژوهشگاه شهید صدر در نخستین نشست از سلسلهنشستهای تخصصی تفسیر موضوعی شهید صدر با موضوع «تاریخچه تفسیر موضوعی شهید صدر»، در اندیشگاه فرهنگی سازمان اسناد و کتابخانه ملی که بهصورت مجازی پخش شد گفت: تفسیر موضوعی شهید صدر آخرین فرآورده علمی شهید صدر است که به دست ما رسیده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
معاون پژوهشی پژوهشگاه شهید صدر، شهید محمدباقر صدر را مفسر بهمعنای رایج آن ندانست و اظهار داشت: شهید صدر در حوزه تفسیر نوآوری بسیار مهم داشت که سبک و مکتب جدیدی را در این زمینه ایجاد کرد؛ با این نوآوری میتوان شهید صدر را پایهگذار یک مکتب جدید در تفسیر عنوان کرد که مرحله و نقطه عطفی در تفسیر است؛ از این جهت شخصیت تفسیری وی بسیار مهم و به این معنا مفسر است.
وی ادامه داد: نوآوری تفسیری شهید صدر به حدی است که برخی از پژوهشگران حوزه تفسیر مدعی هستند تمامی مطالعات تفسیری چهار دهه گذشته جهان اسلام متأثر یا ناظر به روش تفسیری است که شهید صدر ارائه کرده است؛ یعنی ما هیچ دستاورد روشی در حوزه تفسیر نداریم، الا اینکه ناظر به شهید صدر، در امتداد آن، در نقد و بررسی آن یا متأثر از آن باشد.
از نظر شهید صدر حداقل شرط مفسر، مجتهد بودن است
معاون پژوهشی پژوهشگاه شهید صدر با بیان تاریخچه نگارش و چاپ کتاب همزمان غایةالفکر و فدک در تاریخ، نوشته شهید صدر، اجتهاد فقهی را یک وجه از شخصیت قرآنی شهید صدر توصیف کرد و گفت: از نظر شهید صدر حداقل شرط مفسر و بیانکننده مقصود قرآن در سطوح مختلف، مجتهد بودن است.
وی تصریح کرد: شهید صدر تلاش کرده است مسئله اختلال سیستم آموزش حوزه در توجه به قرآن را حل کند؛ دستگاه فقاهت سنتی آیات مورد استفاده در استدلالهای فقهی را در کتابهای فقهی درج و ناخواسته بین فقیه و قرآن نوعی فاصله ایجاد کرده است؛ شهید صدر سعی کرده است قرآن را به مثابه یک ضرورت علمی در دل پژوهشهای رایج حوزوی قرار دهد.
حجتالاسلام مؤذنی ادامه داد: این حرکت فارغ از این است که خود ایشان در فرایند علمی و دستاوردهای جهان اسلام دانش تفسیر را وارد یک ساحت از استفاده میکند که بینیازی از آن تقریباً غیرممکن است و هرگونه تفکر اسلامی را نیازمند عبور از ساحت تفسیر بهشکل روشمند قرار میدهد.
معاون پژوهشی پژوهشگاه شهید صدر زیست قرآنی شهید صدر را به دو بخش تقسیم کرد و توضیح داد: یکی مطالعات و تلاشهای قرآنی شهید صدر است که در موارد مختلف بروز داشته است؛ این تلاشها بهعلاوه ابعاد دیگر شخصیتی شهید صدر باعث شده است که در تمام دستاوردهای نظری ایشان روح قرآنی را حاضر ببینید.
وی با ارائه نمونههایی از استفاده شهید صدر از قرآن در کتابهای مختلف خود اظهار داشت: این اندیشمند جهان اسلام برای ساخت مکتب اقتصادی اسلام دو بخش گزارههای جزئی (با نام روبناها)، و مفاهیم (که زیربنا خوانده میشود) را لازم میداند که این مفاهیم همان چیزی است که شهید صدر بعدها روش دستیابی به آن را از طریق تفسیر موضوعی تبیین میکند.
حجتالاسلام مؤذنی درباره فعالیتهای خاص تفسیری شهید صدر گفت: شهید صدر در ۲۳ سالگی و همزمان با چاپ مجله الاضواء مقالاتی را در آن ارائه کرد که امروز در کتاب «المدرسة القرآنیه» یا آموزههای وحی به زبان فارسی چاپ شده است؛ «عمل صالح در قرآن» و «آزادی در قرآن» از این مکتوبات است که درواقع بررسی بخشی از بنیادهای فلسفۀ اخلاق در قرآن از نظر شهید صدر است.
وی مؤلفه اساسی تفسیر موضوعی شهید صدر را «ناظر به تولید نظریه بودن» آن عنوان کرد و گفت: تفسیر موضوعی که آخرین فرآورده نظری شهید صدر است، در یک بافت خاص از شرایط تاریخی، اجتماعی و سیاسی شکل گرفته است که توجه به آن بسیار مهم است و میتواند ابعاد گوناگونی از دیدگاههای شهید صدر و کارکردهای تفسیر موضوعی وی را نشان دهد.
حجتالاسلام مؤذنی تفسیر موضوعی شهید صدر را حاصل چهارده جلسه درسی عنوان کرد که از ۲۸ فروردین ۱۳۵۸ آغاز شده است و توضیح داد: شهید صدر دو روز درس فقه خود را تعطیل کرد و به جای آن درس تفسیر را شروع کرد؛ البته با این توجه که درس فقه ویژه طلاب درس خارج بود اما درس تفسیر، عمومی و حضور برای همه آزاد بود.
تفسیر شهید صدر دقیقاً با کارکرد حل مسئلۀ امت اسلام تولید شده است
معاون پژوهشی پژوهشگاه شهید صدر متن تفسیر موضوعی را ناظر به رئوس نیاز جامعه اسلامی توصیف کرد و گفت: این تفسیر دقیقاً با کارکرد حل مسئلۀ امت اسلام تولید شده است؛ اگر آن را اینگونه ببینید، کارکرد، آثار و نوع استفاده امروز از این تفسیر برای ما متفاوت میشود.
وی در اشارهای به برهه تاریخی شروع درس تفسیر شهید صدر که سه ماه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بوده است تصریح کرد: آغاز این دروس در ابتدای سال ۱۳۵۸ شمسی یعنی زمانی است که جهان اسلام تحتتأثیر اتفاق بزرگ انقلاب اسلامی است و در خود عراق نیز فضای بیداری و شور انقلابی برای تشکیل حکومت اسلامی ایجاد شده است و اساساً شهید صدر در این دروس تفسیر موضوعی خود درواقع درباره منطق تحول اجتماعی بحث میکند؛ این منطق تحول اجتماعی و این تفسیر در راستای کمک شهید صدر به خلأ تئوریک انقلاب اسلامی است که طبق نقلقولها به آن قائل بوده است.
معاون پژوهشی پژوهشگاه شهید صدر نیاز انقلاب اسلامی به مبنا، روش و محتواهای اسلامی در ابتدای تأسیس را مورد بررسی قرار داد و در بیان فعالیتهای شهید صدر در رفع خلأهای آن گفت: کمونیسم و سوسیالیسم و لیبرالیسم بخشهای مختلف جامعه اسلامی را فرا گرفته بود، و نیاز بود که اسلام دیدگاه خود را معرفی کند؛ اما تلاش برای ارائه اندیشه اسلامی از سوی متفکران مسلمان معمولاً یا بهسمت سلفیگری میرفت یا به وادی التقاط و تلاش برای اثبات کارآمدی اسلام از رهگذر تطابق دیدگاههای اسلامی با افکار غربی و شرقی میافتاد.
حجتالاسلام مؤذنی تصریح کرد: محتوای تفسیر موضوعی شهید صدر مبنای انقلاب اسلامی را از حیث جامعهشناختی تأمین میکند و میگوید تحول اجتماعی از انسان آغاز میشود و انسان است که میتواند تحول تاریخی را در پی تحول اجتماعی رقم بزند؛ این را باید بهعنوان زیرساخت فکری مهمی بپذیرید تا نخست امکان نظری عمل انقلابی شکل بگیرد، دوم عمل انقلابی تحقق و ادامه پیدا کند و سوم عمل انقلابی ارتقا پیدا کند.
معاون پژوهشی پژوهشگاه شهید صدر گفت: شهید صدر در درس چهاردهم تفسیر خود اشاره میکند که در تقسیمبندی اجتماع و شکل جامعه، بین نظام تقنین در حکومت اسلامی و بافت اجتماعی که قرآن طراحی میکند ارتباطی وجود دارد و نظام تقنین ما باید بر همین پایه نظامهای اجتماعی که قرآن تعریف میکند استوار شود، وگرنه این تقنین با آن ساختارهای اجتماعی در تضاد خواهد بود و نظام قانونی نمیتواند تحول اجتماعی را پیش ببرد؛ یعنی شهید صدر دقیقاً گامهای تحول اجتماعی را مبتنی بر انقلاب پیشبینی میکند و درباره اینکه ما نظام تقنین را چگونه مبتنی بر نظام اجتماعی شکل دهیم بحث میکند.
وی درباره فقر روشی حوزه اندیشه اسلامی برای تولید در نیازهای اجتماعی خود سخن گفت و افزود: روش فقاهت فردگرا در سالهای متمادی تنها روش ارتباط با امت بود، آن هم با فتاوایی درباره مسائل خرد؛ شهید صدر ما را در فضای تولیدات خود به یک سطح جدید وارد کرده است که ارائه روش است؛ شهید صدر با روش استنطاق که در تفسیر موضوعی خود آن را ابداع کرده است، روش دستیابی به نظریه مبتنی بر دین را ارائه میکند.
کد خبر 5692685منبع: مهر
کلیدواژه: سازمان اسناد و کتابخانه ملی لیبرالیسم کمونیسم انقلاب اسلامی ایران شهید صدر انقلاب آزادی قرآن کریم قرآن سازمان دارالقرآن الکریم انقلاب انقلاب اسلامی ایران هیات مذهبی مقام معظم رهبری اعمال ماه های سال سازمان اوقاف و امور خیریه جامعة المصطفی العالمیه ایران تهران ماه مبارك رمضان ایالات متحده امریکا تفسیر موضوعی شهید صدر حجت الاسلام مؤذنی انقلاب اسلامی تحول اجتماعی شهید صدر شهید صدر شهید صدر شهید صدر جهان اسلام
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۴۵۶۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شلیک به مغز انقلاب اسلامی
«... مَثَل شهید مثل شمع است که خدمتش از نوع سوخته شدن و فانی شدن در پرتو افکندن است، تا دیگران در این پرتو که به بهای نیستی او تمام شده، بنشینند و آسایش بیابند و کار خویش را انجام دهند. آری شهداء شمع محفل بشریتند، سوختند و محفل بشریت را روشن کردند...»
به گزارش ایسنا، کیهان در سالروز شهادت شهید مرتضی مطهری نوشت: «... مَثَل شهید مثل شمع است که خدمتش از نوع سوخته شدن و فانی شدن در پرتو افکندن است، تا دیگران در این پرتو که به بهای نیستی او تمام شده، بنشینند و آسایش بیابند و کار خویش را انجام دهند. آری شهداء شمع محفل بشریتند، سوختند و محفل بشریت را روشن کردند...»
این جملات بخشی از یک سخنرانی استاد شهید آیتالله مرتضی مطهری است در شب عاشورای سال ۱۳۹۳ قمری که در مسجد جامع نارمک تهران ایراد شد.
و به راستی که استاد شهید در همیشه زندگیش همچون شمع بود، سوخت و قطره قطره آب شد تا محفلهای خاموش استعمار زده را روشن سازد، خفتگان را از خواب طولانی بیدار کند و به وعده صبح ظهور آنها را به حرکت و جنبش درآورد.
استاد با کلاسها و مجالس سخنرانیاش، با کتابها و مقالاتش و با بحثها و روشنگریهایش در دانشگاه و حوزه و انجمنهای پزشکان و مهندسین و مساجد مختلف، نقشی اساسی در پدید آوردن یک زیرساخت عمیق ایدئولوژیک و تربیت و پرورش صدها و هزاران مسلمان آگاه مبارز برای نهضت امام و انقلاب اسلامی داشت. خودش میگفت: «.... این بنده از حدود... ۱۳۳۲ شمسی که قلم به دسـت گرفته، مقاله یا کتاب نوشتهام، تنها چیزی که در همه نوشتههایم آن را هدف قرار دادهام حل مشکلات و پاسخگویی به سؤالاتی است که در زمینه مسائل اسلامی در عصر ما مطرح است. نوشتههای این بنده، برخی فلسفی، برخی اجتماعی، برخی اخلاقی، برخی فقهی و برخی تاریخی است. با اینکه موضوعات این نوشتهها کاملا با یکدیگر مغایر است، هدف کلی از همه اینها یک چیز بوده و بس.»۱
معلم ایدئولوژی انقلاب
از این رو میتوان اسـتاد شهید مطهری را معلم ایدئولوژی انقلاب برای جوانان و سایر مردم دانست. تعداد ۱۰۵۲ نوار کاسـت باقیمانده از سخنرانیهای استاد در مساجد و حسینیهها همچون حسینیه ارشاد (که خود، پایهگذارش بود) و مساجد الجواد و جاوید و هدایت و... و کلاسهای دانشگاه و جلسات هفتگی در مراکز علمی، ۶۴ عنوان کتاب در معرفی ابعاد مختلف اسلام که بعضا دو جلدی و سه جلدی هستند، مقالات ارزشمند و مستدل در نشریات علمی و آکادمیک و... از جمله جهاد علمی استاد شهید مطهری بود که طی سالهای حیات پربرکتش و از طریق همان کتابها و فایلهای صوتی سخنرانی تا به امروز استمرار داشته است.
جهاد انقلابی در کنار جهاد علمی
هوشمندی استاد مطهری آنجا بود که در کنار این جهاد علمی گسترده، همواره در سطوح بالای نهضت امام و انقلاب فعالیت داشـت اما کمتر کسی از آن آگاه بود. چنانکه بسیاری از انقلابیون تصور میکردند استاد مطهری تنها به تدریس و سخنرانی و کلاسهای دانشگاه سرگرم است و به اصطلاح کاری با سیاست ندارد.
شـاید تا سالها بعد، هیچ کس متوجه نشـد، مرتضی مطهری آرام و سر به کار درس و دانشگاه، عضو شورای روحانیت هیئتهای مؤتلفه اسلامی بود و از سال ۱۳۴۷ وکیل تامالاختیار امام تبعیدی امت در ایران و رابط اصلی ایشان با مردم شد.
چنانکه حجتالاسلام شهید دکتر باهنر درباره ایشان گفته است: «... من برای بعضی برادران و خواهرانی که ممکن است درست از حضور ایشان در صحنه مبارزه اطلاع نداشته باشند، این را عرض کنم؛ دقیقاً در تنظیم اعلامیههای ده سال قبل و پانزده سال قبل، در تفسیر آثار امام که از نجف میرسید، در تهیه بعضی از پیامهای مخفیانهای که بعدها مردم نمیدانستند که از کجا این پیامهای مبارزاتی صادر شد و ظاهراً تصور نمیکردند که مثلاً مرحوم مطهری این طور حضور داشته باشد، اینها پشت پرده توسط ایشان تهیه و به افرادی داده میشد، یا در تنظیم راهپیماییها، در انتخاب به عنوان اولین عضو شورای انقلاب که توسط امام بزرگوار انتخاب شد و تماس با نجف و تماس با پاریس...»۲
اگرچـه در برخی موارد هم، اسـتاد مطهری، این فعالیتها (همچون کمک به فلسـطینیها) را علنی کرد تا حدی که شـک و تردیدهای سـاواک در مورد ابعاد مبارزاتیاش به یقین مبدل گشـت. چنانکه در اسـناد متعددی از سـاواک به این ابعاد اشاره شـده و اینکه در موارد بسیار تحت نظر قرار داشت، اغلب سخنرانیها و کتابهایش به عنوان مدرکی در جهت مخالفت با رژیم پهلوی و طرفداریاش از امام تلقی گردید، ممنوع المنبر و ممنوع التدریس شد، چندین بار دستگیر شد و به زندان رفت و عاقبت، از سوی ساواک صلاحیتش برای ادامه تدریس در دانشگاه رد شد.
دفاع علنی از فلسطین
در تنها موردی که استاد مطهری، مبارزهاش را علنی ساخت، دفاع از فلسطین و مبارزه با اسرائیل بود. شهید مطهری در عاشورای ۱۳۴۸ و در اوج نفوذ صهیونیستها و عوامل اسرائیل در ارکان رژیم شاه، درباره فلسطین سخنرانی کرد و گفت:
«... واللهِ و باللهِ ما در برابر این قضیه مسئولیم. به خدا قسم مسئولیت داریم. به خدا قسم ما غافل هستیم. واللهِ قضیهای که دل پیغمبر اکرم را امروز خون کرده است، این قضیه است...»
استاد مطهری در همان شرایط برای حمایت از مبارزان فلسطینی به همراه علامه طباطبایی و آیتالله زنجانی، حساب ویژهای باز نمود که مورد هجوم ساواک قرار گرفت و همه فعالیتهایش در دانشگاه و همچنین سخنرانی در مساجد و محافل دانشگاهی زیر ذرهبین و تعقیب و مراقبت دقیق ساواک قرار گرفت.
به دنبال همین موضعگیریها بود که سخنرانیهای استاد مطهری، مساجدی مانند هدایت و جاوید و الجواد را به کانون نهضت امام تبدیل نمود و همین امر موجب تعطیلی آن مراکز از سوی ساواک و دستگیری مجدد استاد گردید که این بار وی را مدتی در بازداشت انفرادی نگه داشتند. با تعطیلی مسجد جاوید در آذرماه ۱۳۵۳، استاد مطهری نیز تا زمان پیروزی انقلاب ممنوع المنبر شد. سرانجام امریه ساواک در ۱۴ اردیبهشت ۱۳۵۴، ظاهرا به تمامی فعالیتهای استاد مطهری خاتمه داد.
اوج نهضت امام و نقش محوری استاد
در سـالهایی که نهضت امام اوج میگرفت و مردم مسـلمان و جوانان و دانشجویان بر اثر روشنگریها و آموزشهای امثال استاد مطهری با اهداف و آرمانهای اسلام و نهضت آشنایی پیدا میکردند، ایشان به همراه روحانیون مبارزی مانند دکتر بهشتی، جامعه روحانیت مبارز را سازماندهی کرد که در واقع هدایتگر مبارزات و اعتصابات و تظاهرات سالهای ۵۶ و ۵۷ در داخل کشور محسوب میشد.
اعتماد امام به اسـتاد مطهری آنچنان بود که در اوج نهضت، تشکیل شورای انقلاب اسلامی و انتخاب اعضا و همچنین ریاست آن را برعهده استاد گذاردند که تا پیروزی کامل انقلاب و پس از آن تا استقرار نظام جدید، نهضت و کشور را مدیریت کند.
اما استاد مطهری در ساعت ۲۳ یازدهمین روز از اردیبهشت ۱۳۵۸ در حالی که فقط دو ماه و ۲۰ روز از پیروزی انقلاب میگذشت، با گلولهای از اسلحه استعمار و به دست خوارج روزگار بر خاک افتاد.
احسان طبری (یکی از چند نظریه پرداز بلندآوازه مارکسیسم، از اعضای مرکزی حزب منحله توده و عضو برجسته آکادمی علمی شوروی) بارها و به مناسبتهای مختلف از استاد شهید مرتضی مطهری یاد کرد و با قاطعیت گفت که ترور ایشان نمیتواند کار یک گروه نظیر گروه فرقان باشـد. طبری به جدمعتقد بود (و برای این اعتقاد خود نیز دلایل و شـواهد فراوانی میآورد) که ترور استاد مطهری، طرح و برنامه سـازمان سیا و موساد بوده و صرفا با هدف خشک کردن یکی از چشمههای جوشان معارف اسلامی صورت پذیرفته است.۳
اسناد تکان دهنده لانه جاسوسی آمریکا
طرفه آنکه پس از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، از این مرکز شیطانی، اسنادی به دست آمد که نظر فوق را تایید کرده و حکایت از حضور مستقیم کانونهای استعماری و امپریالیستی در پشت صحنه ترور استاد مطهری داشت.
یکی از دانشـجویانی که در زمان تسـخیر لانه جاسوسی حضور داشت، در مورد وابستگی گروه فرقان به آمریکا در کتابش نوشت:
«...تکان دهندهترین اسناد درباره گروهی به نام فرقان بود. مردم معتقد بودند که گروه فرقان را عناصر خارجی حمایت و هدایت میکنند. اسنادی که در سفارت به دست آمد، درستی گمان مردم را ثابت کرد. این اسناد نشان میداد آمریکا از طریق اشخاص ثالث با گروه فرقان تماس گرفته بود.»۴
یکی از آن اسـناد که در تاریخ ۱۲ اسفند ۱۳۵۸ افشا گردید، دلالت کافی بر ارتباط وثیق دستگاه سیاست خارجی آمریکا با این گروه داشت:
«محرمانه
از سفارت آمریکا در تهران به وزارت امور خارجه و فوری
یکی از دوستان قدیمی دفتر سیاسی که یک طلبه قدیمی است و سال گذشته مرکز بحثهای ایدئولوژیک برای شاگردانش بود... (میگوید) یازده نفر از شاگردان قدیمی این شخص عضو گروه فرقان در تهران هستند... یکی از اعضای فرقان افتخار میکرد که آنها در نظر دارند خرابکاری را با ترور هفتهای یک روحانی شروع کنند و تا رسیدن به موفقیت ادامه دهند... منبع بیان داشت اعضای گروه فرقان که با آنها در تماس است توجهشان را به اهداف داخلی معطوف کردهاند...»
پیوند و ارتباط گروه فرقان با سفارت آمریکا از طریق «ویکتور تام ست» برقرار میشد که از فعالان جاسوسی در ایران بود و در آن زمان یکی از حلقههای ارتباط سیا و آمریکا با گروه فرقان به شمار میرفت.۵
ساعت ۲ نیمه شب ۱۲ اردیبهشت ۱۳۵۸، در حالی که دو، سه ساعتی از شهادت استاد مطهری میگذشت، مثل همیشه، ساعت کوکی اتاقش به صدا درآمد تا استاد را مانند هر شب برای نماز و تهجّد بیدار کند، غافل از آنکه دیگر روح مرتضی مطهری خود به پرواز درآمده بود تا بر ِدوست.
انتهای پیام